چالش های پیش رو در ارتباط با احیای معادن کوچک

چالش های پیش رو در ارتباط با احیای معادن کوچک

معادن در دنیا به چند دسته تقسیم می شوند: معادن خیلی بزرگ، بزرگ، متوسط و کوچک و این در زمانی است که معدن بدرستی اکتشاف و تعیین ذخیره شده باشد. در صورتیکه معادن کوچک درست اکتشاف گردند ممکن است به معدن متوسط یا بزرگ تبدیل شود. در ایران به دلیل عدم اکتشاف مناسب معادن، بدرستی نمی توان آنها را در این ردیف قرار داد.

بنابراین تعریف معادن کوچک در این نوشتار به معادنی اطلاق می گردد که در دست شرکت های خصوصی یا افراد خصوصی است که توان ایجاد فرصت های جدید را به دلیل عدم دانش فنی، عدم نقدینگی کافی، نبود زیرساخت ها و دیگر مشکلات نداشته و باید به آنها کمک شود تا چرخه اقتصاد در بخش معدن رونق بیشتری بگیرد.

از آنجا که دولت تصمیم گرفته است برای احیای 500 معدن کوچک و متوسط اقدام نماید و از شرکت های بزرگ معدنی خود خواسته تا با سرمایه و دانش فنی خود به کمک آنها رفته و باعث احیای آنها شوند، در این زمینه باید چالش های روبرو را مد نظر داشت و راه حل های آنها را مورد بررسی قرار داد. از جمله چالش های موجود می توان به عدم وجود زیرساخت های مناسب، نرخ دلار، هجوم افزایش قیمت ها، الویت بندی معادن بر اساس نیاز و اشتغال زایی، تخصیص نقدینگی مناسب، حمایت ها و معافیت های دولتی و اجرایی نمودن طرح از دفتری به عملیاتی اشاره کرد که در این زمینه مختصری به آنها پرداخته و راهکارهایی برای گذر از آن بیان می گردد.

چالش اول نوسانات دلار است که تابع هیچ منطقی نیست و روز به روز شوک های اقتصادی ایجاد می نماید. اگر روند دلار به همین صورت پیش رود معادن کوچک کم کم رو به تعطیلی می روند و شرکت های بزرگ معدنی که مقرر بود به آنها کمک نمایند با توجه به چند نرخی بودن دلار نمی توانند راهکار مناسبی ابتداء برای خود و سپس برای معادن کوچک پیدا نمایند. افزایش نرخ دلار برای صادرات تا حدودی خوب است ولی برای واردات اصلا مناسب نمی باشد و این فرآیند دوطرفه با توجه چند نرخی بودن دلار به هیچ وجه برای معدنکاران مناسب نمی باشد و راهکاری که می توان برای عبور از این چالش بیان نمود تک نرخی شدن ارز است. درصورتیکه مواد معدنی با دلار آزاد مبادله شوند، انتظار سود خوبی برای شرکت های معدنی بزرگ وجود دارد که می توان بخشی از این سود را برای احیای معادن کوچک تا بزرگ تخصیص داد. اگر شرکت های بزرگ معدنی با دلار مد نظر دولت ارز آوری نمایند ممکن است که دچار مشکلات مالی متعددی گردند و هرگز بودجه ای در اختیار معادن کوچک نگذارند، هر چند که این طرح تصویب شده ولی ممکن است با کمبود نقدینگی بطور مناسب اجرایی نگردد.

چالش دوم عدم وجود زیر ساخت ها از جمله آب، برق، زمین و راه برای معادن کوچک و متوسط است. از نیاز های اصلی معادن که باعث توانمندی یک معدن می گردد و همچنین از نیاز های اولیه کارخانجات فرآوری مستقر در معادن وجود زیرساخت های اولیه است. متاسفانه در ایران شهرک های معدنی نداریم که زیرساخت ها و کارخانجات در آنها متمرکز شده باشد که معادن کوچک بتوانند محصولات خود را با قیمت مناسب بفروشند یا در محصول حاصله تهاتر نمایند. بنابراین باید زیر ساخت ها را به معدن کوچک با تسهیلات مناسب ارائه داد. ولی شهرک های صنعتی بسیاری وجود دارند که اغلب آنها غیر فعال و نیمه فعال هستند. با توجه به حوزه های معدنی دارای معادن کوچک و متوسط می توان شهرک های معدنی را  با زیر ساخت های مناسب ایجاد کرد و یا این زیرساخت ها را با تسهیلات مناسب برای این نوع معادن ارائه داد. اگر زیرساخت ها برای معادن کوچک و متوسط مهیا نشود، با توجه به هزینه های کنونی نمی توان راه حل هایی برای بهبود بخشی و حتی ادامه کار برای سال های آتی داشت و ایجاد زیرساخت برای احیای معادن حداقل کاری است که می توان برای معدنکاران انجام داد.

چالش سوم افزایش قیمت ماشین آلات معدنی و هزینه های تمام شده است. در حال حاضر قیمت ماشین آلات معدنی از حالت عادی تبدیل به بحران شده است. قیمت تمام شده هزینه های معدنی با یک رشد سریع به صورت فزاینده در حال حرکت است. از جمله مواردی که می توان بیان نمود هزینه های اکتشافی علی الخصوص حفاری و آنالیز مواد معدنی، هزینه های استخراجی در بخش خرید و نگهداری ماشین آلات معدنی و دربخش فرآوری هزینه های مواد شیمیایی و تجهیزات فرآوری است. تمامی موارد فوق مسبب بالا رفتن قیمت تمام شده می گردد.  برای رفع چالش قیمت ماشین آلات معدنی باید تولیدات داخلی افزایش یابد و  یا ماشین آلات واردتی با نرخ دولتی و بصورت اقساط به معدنکاران معادن کوچک واگذار گردد. در ارتباط با مواد شیمیایی مورد استفاده کارخانجات فرآوری نیز واردات آنها با نرخ دولتی ارز صورت گیرد.

چالش چهارم الویت بندی کمک به معادن کوچک بر اساس نیاز کشور واشتغال زایی می باشد. با توجه به این موضوع که تمامی معادن کوچک را نمی توان به یک باره کمک یا بهبود بخشید بنابراین متخصصان این حوزه براساس نیاز کشور و اشتغال زایی، معادن را طبقه بندی نموده و با توجه به شرایط و نیازها بر پایه اعتدال شروع به راه اندازی و کمک به معادن کوچک الویت دار نمایند. بعنوان مثال در حال حاضر قیمت مس در بازارهای جهانی مناسب می باشد و با توجه به اینکه کشور ایران از نظر شرایط زمین ساختی دارای ذخایر مناسبی از مس می باشد و تعداد معادن کوچک در این حوزه نیز زیاد می باشد، با کمک به این معادن می توان ارزش افزوده و اشتغال زایی مناسبی را ایجاد نمود. در حالیکه حدود شش سال پیش این موارد در ارتباط با سنگ آهن پر رنگتر از مس بود. بنابراین این الویت بندی به دست اندکاران احیای معادن کوچک کمک می نماید که در زمان کوتاه نتایج بهتری حاصل نمایند.

چالش پنجم اجرایی نمودن طرح احیای معادن از مدیریتی و دفتری به اجرایی است. معمولا طرح های دولتی در اوایل اجرای طرح و حتی تا میانه های آن در حالت دفتری و مذاکره ای می مانند و در زمان های انتهای طرح به سرعت شروع به اجرایی شدن طرح می نمایند و یا برای ازدست نرفتن بودجه تخصیص یا فته به طرح، شروع به قربانی کردن طرح می نمایند. به نظر اینجانب باید چند معدن کوچک یا متوسط مقبول را در همان اوایل طرح به سمت اجرایی نمودن سوق داد تا معایب و محاسن طرح در همان زمان مشخص گردد و براساس شاخصه های بدست آمده طرح را تعمیم داد.

چالش ششم حمایت دولت برای معادن کوچک است. معادن بزرگ بیشتر متعلق به بخش دولتی یا شبه دولتی است و مشکلات آنها به مراتب کمتر از معادن کوچک است. در صورتیکه دولت بتواند قوانین را تسهیل نماید و از معدنکاران کوچک حمایت کند و همچنین در سال های اول کاری آنها با تخصیص وام های کم بهره، معافیت های مالیاتی و مشابه آن به کمک معدنکاران کوچک تا متوسط بیاید، به سرعت بخش معادن کوچک توسعه خواهد یافت. در این مورد طرح احیای معادن کوچک می تواند الگوی مناسبی برای اقدامات لازم دولت در سال های آینده باشد.

چالش های دیگری وجود دارند که توضیحات آنها نوشتار را طولانی می نمایند. به امید روزی که بخش معادن کوچک و متوسط ایران رونق یافته و مسبب توسعه پایدار، اشتغال زایی و رونق اقتصادی گردد. بخش معدن می تواند جایگزین بخشی از در آمدهای نفتی شود در صورتیکه با نگاه نو به آن بنگریم.

روزنامه صمت – سید احمد مشکانی – مدیرارشد گروه زرمش

Copy Protected by Chetan's WP-Copyprotect.