بورس لندن
محبوبه ناطق – گروه معدن: تدارک بازاری که شرکتکنندگان در آن به طور عمده در آن به تحلیل و قیمتگذاری صنایع مربوط به فلزات پایه میپردازند، فرصتی برای داد و ستد تامینی در مقابل مخاطرههای ناشی از نوسان قیمت تمام فلزها محسوب میشود. وجود یک بازار مرجع قیمتگذاری با توجه به حجم عظیمی از تولید و صادرات و واردات مواد معدنی در ایران یک ضرورت اجتنابناپذیر به نظر میرسد که میتواند در نخستین مرحله، به ساماندهی بازار فلزات کشور بپردازد و فعالیت تولیدکنندگان و صادرکنندگان را به نظم درآورد و در گامهای بعدی برای کشورهای منطقه و در برخی محصولات که دارای مزیت است برای دنیا مرجع محسوب شود. چندی پیش وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز به این نکته اشاره و اعلام کرد: در صورتی که شرکتهای پژوهشی در رابطه با قیمتگذاری و پیشبینی نرخ انواع فلزات در آینده برای ایران و جهان به وجود ایند این وزارتخانه از آن حمایت میکند. اتفاقی که ۱۳۰ سال پیش در انگلستان و برای بازار فلزات آن کشور افتاد و بعدها به مرجع قیمتگذاری فلزات غیرآهنی در دنیا تبدیل شد. با این حال باید دید آیا ظرفیت فنی و تحلیلگران خبره برای ایجاد و پا گرفتن چنین مرجعی در ایران وجود دارد و آیا تولیدکنندگان و صادرکنندگان داخلی از چنین مرجعی حمایت میکنند؟
نهادی برای حل اختلاف خریدار و فروشنده
محمدحسین بابالو، کارشناس بورس به صمت میگوید: در دنیا بازارهای مرجع متعددی برای مواد معدنی و فلزات پایه وجود دارد که بیشتر آنها رسانهها و مراجع خبری هستند. این رسانهها با گذشت سالها و با پیشبینیهای درست در مدت زمان طولانی توانستهاند اعتماد تولیدکنندگان و تاجران را بهدست آورند. وی اضافه میکند: به نظر نمیرسد ایجاد یک شرکت برای قیمتگذاری کار آسانی باشد و بتوان به راحتی در ایران اعتماد تاجران و تولیدکنندگان را بهدست آورد. وی با اشاره به اینکه تعیین قیمت ساز و کار متعددی دارد، میافزاید: درحالحاضر ال.ام.ای یا بورس لندن چنین کاربردی دارد و مرجع قیمتگذاری محسوب میشود که تاجران ما نیز به این قیمتها استناد میکنند. در ایران نیز اگر خریدار و فروشنده دچار اختلاف شوند نهادی که به جز بورس برای دادگاه اعلام قیمت میکند استناد به قیمتهای یک روزنامه اقتصادی است که به دلیل اینکه از بازار جمع میشود همواره نمیتواند دقیق و درست باشد لذا لازم است شرکتی با این هدف در کشور حداقل برای رفع اختلاف طرفین دعوا شکل گیرد. این کارشناس بورس ادامه میدهد: البته بورس کالا میتواند چنین کارکردی داشته باشد و درحالحاضر نیز تنها مرجع رسمی قیمتگذاری است، ولی بودن یک مرجع که تنها به پیشبینی و تحلیل بازار در کوتاه و میانمدت و بلندمدت و نه خرید و فروش بپردازد الزامی است.
وی در ادامه با بیان اینکه درحالحاضر قیمت خرید و فروش مواد پلیمری و قیر صادراتی در دنیا مرجع قیمتی قرار میگیرد ولی در سایر رینگهای صادراتی چنین ظرفیتی تاکنون نشان داده نشده است میافزاید: فعالیتهای پراکندهای تاکنون از سوی رسانهها و سایتهای متعدد با هدف اینکه مرجع قیمتگذاری فلزات پایه و غیرآهنی و دیگر کالاها مشخص شود انجام شده است ولی به دلیل نبود توان کافی و دانش لازم خیلی موفق نبودهاند و حالا اگر مرکزی باشد که قیمتگذاری را به صورت متمرکز و با دقت بالا انجام دهد همه تولیدکنندگان و بازرگانان و همچنین کارگزاریها استقبال میکنند. بابالو اظهار میدارد: با این حال به نظر میرسد این توان درحالحاضر در کشور وجود ندارد زیرا در وهله نخست ایجاد چنین شرکتی به سرمایه عظیمی نیاز دارد و رسانهها که اکثرا بیپول هستند نمیتوانند به طور کامل وارد این حوزه شوند و علیرغم ایجاد سایتهایی که کپیبرداری شده از سایتهایی مثل بلومبرگ یا بولتنمتال است شاهد رویکرد عمده و قابلتوجه بازرگانان و تولیدکنندگان به این سایتها نبودهایم؛ البته شاید دلیل دیگر رونق نگرفتن چنین مرکزی، این باشد که بازار کمبود چنین مرکزی را احساس نکرده وگرنه به صورت خودجوش مرکزی متمرکز برای قیمتگذاری شکل میگرفت. وی با اشاره به اینکه بازار فعلی دارای انسجام نیست و بازار خردهپایی محسوب میشود، تصریح میکند: این بازار در کوتاهمدت ارتباط معناداری با بازار جهانی ندارد اما در بلندمدت و میانمدت از بازار جهانی دنبالهروی میکند و بر هم تاثیر میگذارند. وقتی ارتباط کوتاهمدت و معنادار باشد باید بهدنبال کوچکترین تغییر، بلافاصله تغییرات را در بازار نیز شاهد باشیم.
تاجران استقبال میکنند
علیاصغر بهرامی مدیر بخش فلزی و معدنی کارگزاری مفید نیز در رابطه با ضرورتهای وجود یک بازار مرجع قیمتگذاری فلزات پایه و غیرآهنی به میگوید: نمیتوان گفت چنین بازارهایی وجود ندارد ولی بازارهای بینالمللی نظیر ال.ام.ای لندن با پیشبینی وضعیت بازار در کوتاهمدت، میان و بلندمدت میتوانند به تولیدکنندگان و مصرفکنندگان و همچنین تاجران اطمینان دهند که در چه محدوده قیمتی، قرارداد ببندند و درحالحاضر تاجران ما با مراجعه به سایت بورس لندن از قیمت روز فلزات با خبر میشوند.
وی اضافه میکند: در این بازار نیازی به قیمتگذاری یا رد و بدل واقعی کالا نیست و خرید و فروش منجر به تحویل نمیشود و قراردادها ۳، ۷، ۹ یا حتی ۲۷ ماهه است؛ برخلاف بازارهای داخلی ایران که با معامله مواد معدنی یا فلزات در بورس کالا باید کالا تحویل داده و تحویل گرفته شود. این کارشناس بورس ادامه میدهد: اما در داخل کشور بسیار عالی است اگر مرجع قیمت داخلی وجود داشته باشد و قیمتگذاری و تحلیل بازار را به تاجران ارائه دهد. ایجاد چنین مرکزی کمک زیادی به رونق گرفتن معادن، صنایع معدنی و بازار مصرف و بازارهای آتی فلزات پایه خواهد کرد. بهرامی با بیان اینکه در دنیا بازارهای متعددی نظیر بازار شانگهای، متالبولتن و بورس لندن به مرجع قیمتگذاری تبدیل شدهاند، اضافه میکند: وظیفه این مرکز، تحلیل بازار و تاثیرات وضعیت سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی ارز و نفت و طلا بر قیمت فلزات پایه و ارزیابی هزینههای حملونقل و هزینه سربار است تا بهطور مثال یک تولیدکننده میلگرد بتواند وضعیت آینده شرکت را برای خرید فولاد و تولید میلگرد به درستی ارزیابی کند. این ارزیابی به او کمک میکند تصمیم بگیرد خرید نقدی کند یا مدتدار و اینکه به دریافت صحیحی از سود احتمالی آینده خود دست یابد.
وی با عنوان اینکه در صورتی که مرکز برای مدتی به ارائه تحلیلهای درست بپردازد میتواند اعتماد بازار را در ادامه به سمت خود جذب کند، ادامه میدهد: دولت میتواند از این مراکز یا شرکتها به عنوان شرکتهای دانشبنیان حمایت کند چراکه میتوانند تصویر درستی از چشمانداز در هر بخشی ارائه دهند. این کارشناس کارگزاری مفید در ادامه به وجود تحلیلگران توانمند و باتجربه که در سالهای اخیر شکل گرفتهاند اشاره میکند و میافزاید: این تحلیلگرها توان تحلیلهای عمومی و منطقهای و بینالمللی را دارا هستند و ضعیف نیستند اما ثبات اقتصادی کشور تاثیر زیادی بر تحلیلها دارد. حتی قویترین تحلیلگرهای اروپایی و امریکایی نتوانستند کاهش نفت به ۴۵ دلار را پیشبینی کنند. بهرامی میگوید: درحالحاضر شرکتهای کارگزاری به این سمت حرکت کردهاند و دارای تحلیلگرهای متبحری هستند و در سالهای متمادی، تیم خوبی را گردآوری کردهاند که تقریبا در خرید و فروش سهامها در سالهای گذشته موفق عمل کردهاند اما اینکه چرا تبدیل به یک مرجع نشدهاند شاید احساس نیاز شدیدی به وجود چنین مرکز و مرجعی احساس نمیشده است. با این حال بورس کالا میتواند پرچمدار ایجاد چنین مرکزی باشد چون تقریبا تمامی شرایط آن را داراست زیرا خرید و فروشهای کلانی را انجام میدهند و میتوانند با فراهمآوردن سایر شرایط به یک مرکز مرجع بینالمللی برای تحلیل و قیمتگذاری تبدیل شوند.
بورس فلزات لندن
بورس فلزات لندن (LME) بزرگترین بورس فلزات (غیرآهنی) است که حدود ۱۳۰سال سابقه فعالیت دارد. ساختار و عملیات کنونی بورس فلزات لندن از تاریخچه و پیوندهای نزدیک آن با داد و ستد فلزات واقعی سر برآورده است. این بورس از آغاز تأسیس خود در انگلیس به صورت بازار پیشگام جهانی در مورد فلزات غیرآهنی درآمده است. بورس فلزات لندن بازار پایانی واقعی است که در آن تسهیلاتی برای تحویل واقعی، به منظور پشتیبانی از پیمانهای آن، فراهم شده است. این بورس خود درگیر داد و ستد نیست و به انجام عملیات یا فراهم کردن خدمات مالی یا واقعی برای مشتریان نیز نمیپردازد. LME فقط بازاری را فراهم کرده است که داد و ستد در آن انجام میشود و مقررات آن و شفافیت فعالیتهایی را که در آن انجام میشود، تدارک میبیند.
تاریخچه
بورس فلزات لندن بزرگترین بازار جهانی برای داد و ستد فلزات غیرآهنی است که فلزهای پایه داد و ستد شده در آن حدود ۹۵ درصد مبادله جهانی را در بر میگیرد. این بورس ابتدا در قرن نوزدهم میلادی تاسیس شد. در آن زمان انگلیس به شکل فزاینده وابسته به واردات فلزات برای تکمیل محصولات معادن رو به پایان داخلی خود و سپس جایگزینی آن بود. واردات عمده به فلزات اصلی آلیاژی مربوط میشد که شامل قلع از تنگههای مالزی و مس از معادن تازهتاسیس شیلی بود.
قیمتگذاری و داد و ستد این کالاها نامنظم بود. زمان حرکت کشتیها متغیر، اطلاعات پراکنده و بازار تجاری غیررسمی بود. دو عامل در نظم بخشیدن به این وضعیت کمک کرد: ایجاد کشتی بخار (همراه با باز شدن کانال سوئز) و پیدایش تلگراف که باعث میشد زمان حرکت کشتیها و دستیابی به اطلاعات مربوط به کشتیها و محمولههای آنها پیش از ورود به لندن قابل پیشبینی و امکانپذیر باشد. بازرگانان سرمایههای هنگفتی برای واردات فلزات صرف میکردند و خواهان دستیابی به اطلاعات مطمئن بودند. در نتیجه، بازرگانان فلزات در لندن شروع به ملاقات با یکدیگر در قهوهخانههای شهر، به ویژه «قهوهخانه جروزالم»، به منظور داد و ستد محمولههایی از فلز که در آینده وارد میشد کردند. داد و ستد فلزات در این قهوهخانهها بازتابی از توسعه بازار سهام بود.
در سال ۱۸۷۷م این داد و ستد برای بازرگانان آنقدر توسعه یافته بود که بتوانند شرکتی به نام «شرکت بازار و بورس فلز» را تشکیل دهند و ساختمانی را در اختیار بگیرند که به داد و ستد فلز اختصاص داشت. بهسرعت قیمتهای حاصل از داد و ستد منتشر شد و بخش پایانی ساختار بنیادی LME آماده کار شد. اکنون این بازار به منزله مرجع قیمتگذاری عمل میکرد. به واقع، این بازار مکانی بود که مخاطره ناشی از تغییر قیمت را میتوانست از طریق داد و ستد پیشهنگام خنثی کند و در آن خرید و فروش فلز واقعی ممکن بود. بدین ترتیب، بورس به صورت بازاری برای مهار کردن مخاطره در صنایع فلزی بنیان نهاده شد. امروزه، بازرگانی همچنان به صورت بخش جدانشدنی کسبوکار فلز واقعی باقی مانده است زیرا سنگهای معدن فلزی، بیشتر به طور بیموقع و نامناسب و به طور کامل به دور از مناطق عمده مصرف کشف میشود؛ بنابراین LME خدمتی بسیار لازم را برای همه کسانی که فلز را تولید، انبار، داد و ستد یا مصرف میکنند، فراهم خواهد کرد. بورس فلزات لندن ۳ وظیفه عمده مرتبط با یکدیگر دارد که این وظیفهها، تعیین قیمتهای مرجع روزانه برای محصولهای مورد معامله، تدارک تسهیلات داد و ستد تامینی در مقابل مخاطره ناشی از نوسان قیمت و عمل کردن به منزله بازار پایانی با آخرین راه چاره از طریق شبکه نیازهای مخصوص است.