محبوبه ناطق – گروه معدن: ایران را به لحاظ زمینشناسی و ساختاری دارای چند قطب کانیسازی مهم سرب و روی میدانند ازجمله زونهای سنندج، سیرجان، البرز و ایران مرکزی که معادن بزرگی همچون انگوران، مهدیآباد، هفتعمارت، ایرانکوه و… در این محدوده واقع شده است.
اما تنها ۳۰درصد سرب و روی بهرهبرداری و فرآوری شده در ایران مصرف میشود و بقیه صادر میشود. این درحالی است که فلز سرب در صنایع مختلفی کاربرد داشته و با توسعه صنایع شاهد گسترش کاربرد آن هستیم. البته کاربرد روی در صنایع مختلفی همچون گالوانیزه و تولید آلیاژهای مختلف نیز اهمیت این فلز را دو چندان کرده است. درباره سرب و روی کارشناسان معتقدند چالشهای جدی در صنایع پاییندستی و بالادستی هماکنون این بخش را درگیر کرده بهگونهایکه واردات خاک سرب و روی بهعنوان مواد اولیه کارخانههای کنسانتره و تولید شمش نشان میدهد این بخش به یک جراحی فوری برای بهبود و تغییر وضعیت کنونی نیاز دارد.
خیلی از معادن قابل بهرهبرداری نیستند
گروهی از کارشناسان معتقدند اقدامات انجام شده بخش خصوصی و دولتی برای توسعه حیطه اکتشافات و احداث کارخانههای فرآوری کافی نبوده و این امر از بزرگترین معضلات معادن سرب و روی است. دکتر سید احمد مشکانی، استاد دانشگاه و فعال معدنی در این باره میگوید: میزان ذخایر سرب و روی ایران در حدود ۳۰۰میلیون تن کانسنگ است که سالانه بهطور متوسط حدود ۱/۵ میلیون تن آن استخراج میشود. این رقم حدود ۲/۵ درصد تولید جهانی است. مشکانی با بیان اینکه تولید کنسانتره سرب و روی ۷۰۰هزار تن در سال اعلام شده، ادامه میدهد: ولی با توجه به مشکلات، ظرفیت تولید کنسانتره به مراتب کمتر است و از کنسانتره تولید شده، بخشی از آن ذوب شده و بخش زیاد آن صادر میشود. این فعال معدن مهمترین چالش تولید شمش سرب و روی را متعدد نبودن کارخانههای ذوب و بسته شدن اندک کارخانههای ذوب سرب و روی به دلیل مسائل زیست محیطی و هزینه حمل و مالیات بر ارزش افزوده میداند و میگوید: نخستین و مهمترین مشکل در رابطه با ذخایر سرب و روی، در بخش اکتشاف است، ما دراین بخش افراد متخصص را کمتر پرورش دادهایم و بیشتر ذخایر به اندازه لازم کشف نشدهاند و در نتیجه ذخیره قطعی آنها به درستی تعیین نشده است، ضمن اینکه ذخایر معادن متروکه نیازمند بررسی دوباره است که شامل هزینه و اطلاعات مورد نیاز است.این فعال حوزه سرب و روی با بیان اینکه هزینههای استخراجی به دلیل تورم، سوخت، حقوق و دستمزد، قیمت ماشینآلات و نسبت باطلهبرداری از معادن افزایش، یافته تصریح کرد: به جز چند معدن که دارای کارخانه فلوتاسیون هستند مابقی معادن کارخانه ندارند و مجبور به خام فروشیاند در صورتیکه آن کارخانهها نیاز به ماده معدنی دارند. این در حالی است که استخراج برای معادن سرب، روی با وجود تحمیل این هزینهها زمانی دارای صرفه اقتصادی است که عیار ماده معدنی بالا باشد یا خود بهرهبردار معدن، کارخانه تولید کنسانتره احداث کند. به همین علت خیلی از معادن قابل بهرهبرداری نیستند. سیداحمد مشکانی دیگر مشکل صنعت سرب و روی را در ارتباط با فرآوری وتولید شمس میداند و میگوید: درحالحاضر یک کارخانه متوسط تولید کنسانتره سرب و روی حداقل صرف نظر از اینکه منابع طبیعی و محیط زیست اجازه احداث کارخانه را در نزدیکی معدن میدهند یا نه در حدود ۸ تا ۱۰ میلیارد تومان هزینه در بردارد. همچنین تولید شمش، کارخانههای مخصوص خود را میخواهد که هزینه احداث آنها چند برابر و مسائل زیستمحیطی آنها بیشتر است. همین عوامل باعث شده فروش کنسانتره به خارج از کشور رواج پیدا کند و بخشی از سود حاصل به خریداران خارجی برسد.
باز هم دود از کنده بلند میشود
چالشهای عمده معادن سرب و روی و کارخانههای فرآوری آن، موضوعی است که دستاندرکاران و فعالان معدنی چالشهایی همچون پایین آمدن عیار، افزایش هزینههای استخراجی و فرآوری، گران بودن ماشینآلات، افزایش قیمت مواد شیمیایی مورد استفاده در فرآوری، نیروی انسانی متخصص، افزایش هزینههای سوخت، هزینههای حقوق دولتی و حملونقل را دلیل اصلی آن میدانند، ضمن آنکه ضوابط سختگیرانه منابع طبیعی، محیط زیست و بخش معدن باعث شده فقط معدنکاران قدیمی در این عرصه کم و بیش فعال باشند.در رابطه با راهکارهای پیش روی سرب و روی مشکانی معتقد است: آموزش نیروی متخصص در اکتشاف، استخراج و فرآوری، پایین آوردن قیمت ماشینآلات معدنی یا فروش ماشینآلات معدنی به دارندگان پروانه بهرهبرداری با سود کم و اقساط بلندمدت بدون ایجاد رانت و یکسان از جمله راهکارهایی است که میتواند این معادن را از وضعیت فعلی خارج کند. همچنین معادن خصوصی با ذخیرaه قطعی مناسب انتخاب و به آنها برای احداث کارخانه وام بلندمدت و با سود کم داده شود تا معادن کمعیار قابل بهرهبرداری و هزینههای حمل مستهلک شود. وی ادامه میدهد: صنایع داخلی کشور اعم از صنایع کوچک یا بزرگ همه به فلز سرب یا روی با خلوص بالا نیاز دارند، از طرفی فلزات فرعی ذخایر سرب و روی مانند نقره، کادمیوم، ژرمانیوم و ایندیوم که از ارزش قابل توجهی برخوردار هستند نیز بهصورت فلز خالص مورد استفاده صنایع مختلف قرار میگیرند. بنابراین دولت با احداث کارخانههای ذوب و پالایش فلزات سرب، روی، نقره و عناصر دیگر میتواند محصول نهایی یعنی شمش را تولید و به بازار عرضه کند و از ورود فلزات از دیگر کشورها جلوگیری کند. یا با ایجاد تسهیلات مناسب برای معدنداران یا شرکتهای خصوصی موجب رشد این صنایع شود. از طرف دیگر دولت میتواند با ایجاد اطلاعات پایه و بنیادی در زمینههای مختلف باعث کشف ذخایر و راهاندازی کارخانهها شود، همچنین با پرداخت وامهای کمبهره به معدنداران واقعی بهصورت صحیح و اصولی، به پایین آوردن هزینهها کمک کند و با کم کردن حقوق دولتی و مالیات بر ارزشافزوده باعث تحرک معادن در این بخش شود. نگاه دولتمردان به این حوزه میتواند باعث ایجاد اشتغال، واردات کمتر صادرات شمش و سود بیشتر شود. این فعال حوزه سرب و روی میگوید: برای حل این چالشها باید در زمینه اکتشاف سیستماتیک، در معادن فعال، معادن متروکه و در مناطق مستعد، با استفاده از ماشینآلات جدید و فناوری مناسب و استخراج اصولی و جذب نیروهای متخصص، هزینههای استخراجی را کمتر کرد. در این میان تشکلها و انجمنهای معدنی با بررسی دقیق و کارشناسانه میتوانند مشکلات این شاخه را با ادله مناسب مطرح کنند و فقط در اتاقهای در بسته به گفتمان بسنده نکنند.
(محبوبه ناطق – گروه معدن – برگرفته از روزنامه صمت مورخ 1393/10/11)