چالشهای پیش روی احیای معادن کوچک و پیشنهاد عضو هیات رئیسه کمیته اکتشاف خانه معدن ایران
به سان صنعت، شهرکهای معدنی بسازیم
محبوبه ناطق: به تازگی با پیشنهاد خانه معدن و همکاری سازمان توسعهای ایمیدرو و همچنین معادن بزرگی مانند گلگهر و هلدینگ معدنی میدکو، نهضتی تازه برای احیای ۵۰۰ معدن کوچک و متوسط شکل گرفته که حرکتی مثبت برای بکارگیری معادن کوچک بر اساس تئوری «کوچک زیباست» به شمار میرود. این حرکت که نخستین گامهای آن اردیبهشت امسال برداشته شد، نو به شمار میرود اما در بدو شکلگیری، اقتصاد داخلی بهم ریخت و با افزایش چند برابری نرخ دلار روبهرو شدیم. پرسش و نگرانیها این است که مشکلات و نوسانهای اقتصادی بر این نهضت چه تاثیری میگذارد و دولت چه کمکی به این معادن میتواند بکند؟ این پرسشی است که با دکتر سیداحمد مشکانی، عضو هیات رئیسه کمیته اکتشاف خانه معدن، عضو هیات رئیسه انجمن مس ایران و فعال معدنی در بخش فلزات در میان گذاشتیم. او معتقد است بهترین راه این است که مانند شهرکهای صنعتی برای صنایع کوچک، شهرکهای معدنی ساخته شوند تا کوچکها گرد هم بیایند و هزینه زیرساختها برای آنها و همچنین دولت کاهش پیدا کند.گفتوگوی صمت را با وی میخوانید.
تعریف معادن کوچک و متوسط چیست؟
معادن در جهان به چند دسته تقسیم میشوند: معادن خیلی بزرگ، بزرگ، متوسط و کوچک و این موضوع زمانی مهم میشود که معدن بهدرستی اکتشاف و تعیین ذخیره شده باشد. در صورتی که معادن کوچک درست اکتشاف شوند ممکن است به معدن متوسط یا بزرگ تبدیل شوند. در ایران به دلیل نبود اکتشاف مناسب، بهدرستی نمیتوان معادن را در این ردیف قرار داد. بنابراین معادن کوچک به معادنی گفته میشوند که در دست شرکتهای خصوصی یا افراد خصوصی است و توان ایجاد فرصتهای جدید را به دلیل نبود نقدینگی کافی، نبود زیرساختها و دیگر مشکلات نداشته و باید به آنها کمک شود تا چرخه اقتصاد در بخش معدن رونق بیشتری بگیرد. از آنجا که دولت و بخش خصوصی تصمیم گرفتهاند برای احیای ۵۰۰ معدن کوچک و متوسط اقدام کنند و از شرکتهای بزرگ معدنی خود، خواستهاند تا با سرمایه و دانش فنی خود به کمک آنها رفته و باعث احیای آنها شوند، باید چالشهای روبهرو را مورد نظر داشت و راهحلهای آنها را بررسی کرد. از جمله چالشهای موجود میتوان به وجود نداشتن زیرساختهای مناسب، نرخ دلار، افزایش نرخها، اولویتبندی معادن بر اساس نیاز و اشتغالزایی، تخصیص نقدینگی مناسب و حمایتها و معافیتهای دولتی اشاره کرد.
اعمال تحریمهای امریکا در آبان چه تاثیری بر این معادن و انگیزه شرکتهای بزرگ برای زیر بال و پر گرفتن معادن کوچک دارد؟
چالش نخست، نوسان نرخ دلار است که تابع هیچ منطقی نیست و روزبهروز شوکهای اقتصادی ایجاد میکند. اگر روند نوسان دلار به همین صورت پیش برود، معادن کوچک کمکم رو به تعطیلی میروند و شرکتهای بزرگ معدنی که مقرر بود به آنها کمک کنند، با توجه به چند نرخی بودن دلار نمیتوانند راهکار مناسبی برای خود و معادن کوچک بیابند. البته افزایش نرخ دلار برای صادرات تا حدودی خوب است اما برای واردات اصلا مناسب نیست. این فرآیند دوطرفه با توجه به چند نرخی بودن دلار به هیچ وجه برای معدنکاران مناسب نیست. راهکاری که میتوان برای عبور از این چالش بیان کرد تک نرخی شدن ارز است. درصورتی که مواد معدنی با دلار آزاد مبادله شوند، انتظار سود خوبی برای شرکتهای معدنی بزرگ وجود دارد که میتوان بخشی از آن را برای احیای معادن کوچک تا بزرگ تخصیص داد. اگر شرکتهای بزرگ معدنی با دلار مورد نظر دولت ارزآوری کنند ممکن است دچار مشکلات مالی متعددی شوند و هرگز بودجهای در اختیار معادن کوچک نگذارند، هر چند که این طرح تصویب شده اما ممکن است با کمبود نقدینگی به طور مناسب اجرایی نشود. چالش دوم، وجود نداشتن زیرساختها از جمله آب، برق، زمین و راه برای معادن کوچک و متوسط است. از نیازهای اصلی معادن که باعث توانمندی یک معدن میشود و همچنین از نیازهای اولیه کارخانههای فرآوری مستقر در معادن، وجود زیرساختهای اولیه است. متاسفانه در ایران شهرکهای معدنی نداریم که زیرساختها و کارخانهها در آنها متمرکز شده باشند تا معادن کوچک بتوانند محصولات خود را با نرخ مناسب بفروشند یا در محصول حاصل تهاتر کنند. بنابراین باید زیرساختها را به معادن کوچک با تسهیلات مناسب ارائه داد اما شهرکهای صنعتی بسیاری وجود دارند که بیشتر آنها غیرفعال و نیمه فعال هستند. با توجه به حوزههای معدنی دارای معادن کوچک و متوسط میتوان شهرکهای معدنی را با زیرساختهای مناسب ایجاد کرد یا این زیرساختها را با تسهیلات مناسب در اختیار این نوع معادن قرار داد. اگر زیرساختها برای معادن کوچک و متوسط مهیا نشود، با توجه به هزینههای کنونی نمیتوان راهحلهایی برای بهبودبخشی و حتی ادامه کار در سالهای آینده داشت و ایجاد زیرساخت برای احیای معادن، کمترین کاری است که میتوان برای معدنکاران انجام داد.
به نظر میرسد تهیه ماشینآلات معدنی که بسیار گران هستند در توان معادن کوچک و متوسط نباشد. برای حل این مشکل چه اقدامی میتوان انجام داد و چگونه این مشکلات را میتوان مدیریت کرد؟
این موضوع را میتوان به عنوان چالش سوم مطرح کرد که شامل افزایش نرخ ماشینآلات معدنی و هزینههای تمام شده است. درحالحاضر نرخ ماشینآلات معدنی به بحران تبدیل شده است. نرخ تمام شده هزینههای معدنی با یک رشد سریع به صورت فزاینده در حال حرکت است. از جمله مواردی که میتوان بیان کرد هزینههای اکتشافی به ویژه هزینه حفاری و آنالیز مواد معدنی، هزینههای استخراجی در بخش خرید و نگهداری ماشینآلات معدنی و هزینههای مواد شیمیایی و تجهیزات فرآوری در بخش فرآوری است. تمام موارد یاد شده مسبب بالا رفتن نرخ تمام شده میشود. برای رفع چالش نرخ ماشینآلات معدنی باید تولیدات داخلی افزایش یابد یا ماشینآلات وارداتی با نرخ دولتی بهصورت اقساط به معدنکاران معادن کوچک واگذار شود. درباره مواد شیمیایی مورد استفاده کارخانههای فرآوری نیز واردات آنها با نرخ دولتی ارز انجام میشود.
چرا کوچک، زیباست؟
“کوچک، زیباست” به این دلیل که نیاز به سرمایهگذاری کمتری در راهاندازی معادن، صرف کمتر هزینه برای ماشینآلات و چستی و چالاکی این بخش در بازار است. از طرف دیگر این معادن کمک زیادی به رفع مشکل اشتغال به ویژه در مناطق محروم میکنند که برای دولت بسیار باارزش است. شاید به همین دلیل لازم است معادن کوچک در اولویت کمک دولت بر اساس نیاز کشور به اشتغالزایی قرار گیرند. البته تمام معادن کوچک را نمیتوان به یکباره کمک کرد یا وضعیتشان را بهبود بخشید بنابراین متخصصان این حوزه بر اساس نیاز کشور و اشتغالزایی، معادن را طبقهبندی کرده و با توجه به شرایط و نیازهای این معادن باید بر پایه اعتدال به راهاندازی و کمک به معادن کوچک اولویتدار اقدام کنند. به عنوان مثال درحالحاضر نرخ مس در بازارهای جهانی مناسب است و با توجه به اینکه ایران از نظر شرایط زمینساختی دارای ذخایر مناسب مس است و معادن کوچک زیادی در این حوزه قرار دارد، با کمک به این معادن میتوان ارزش افزوده و اشتغالزایی مناسبی ایجاد کرد، در حالیکه حدود ۶ سال پیش این موارد درباره سنگ آهن پررنگتر از مس بود. این اولویتبندی بهدستاندرکاران احیای معادن کوچک کمک کرده که در زمان کوتاه نتایج بهتری حاصل کنند.
چه خطر دیگری، این نهضت را تهدید میکند؟
تهدید بزرگ این است که طرح احیای معادن از وضعیت مدیریتی و دفتری به اجرایی نرسد. به طور معمول طرحهای دولتی در اوایل اجرا و حتی تا میانههای آن در حالت دفتری و مذاکرهای میمانند سپس به سرعت شروع به اجرایی شدن کرده یا برای از دست نرفتن بودجه تخصیصیافته به طرح، شروع به قربانی کردن آن میکنند. به نظر میرسد باید چند معدن کوچک یا متوسط مورد قبول را در همان اوایل طرح به سمت اجرایی شدن سوق داد تا معایب و محاسن طرح در همان زمان مشخص شود سپس بر اساس شاخصههای بهدست آمده بتوان طرح را تعمیم داد.
قوانین در خدمت این بخش از معادن است یا خیر؟
معادن کوچک به حمایت دولت نیاز دارند. این در حالی است که معادن بزرگ که بیشتر متعلق به بخش دولتی یا شبهدولتی است، مشکلاتی به مراتب کمتر از معادن کوچک دارند. در صورتیکه دولت بتواند قوانین را تسهیل کرده و از معدنکاران کوچک حمایت کند و به ویژه در سالهای نخست کاری آنها با تخصیص وامهای کمبهره، معافیتهای مالیاتی و مشابه آن به کمک معدنکاران کوچک تا متوسط بیاید، به سرعت بخش معادن کوچک توسعه خواهد یافت. در این زمینه، طرح احیای معادن کوچک میتواند الگوی مناسبی برای اقدامات دولت در سالهای آینده باشد.
و آخرین سخن؟
به امید روزی که بخش معادن کوچک و متوسط ایران رونق یابد و مسبب توسعه پایدار، اشتغالزایی و رونق اقتصادی شود. بخش معدن میتواند جایگزین بخشی از درآمدهای نفتی شود، در صورتی که با نگاهی نو به آن بنگریم.
روزنامه صمت – محبوبه ناطق – 26 شهریور 1397