المپیک، امید واهی

المپیک، امید واهی

با گذشت زمان و با اتمام بازی‌های المپیک پیش‌بینی‌های کارشناسان حوزه سنگ‌آهن بیش از پیش در حال محقق شدن است و فعالان این حوزه در می‌یابند که بازی‌های المپیک تنها یک سنگ نشانه بوده است و دولت چین با استفاده مناسب و…
ابزاری از آن توانست تاآنجا که می‌تواند در حوزه‌های مختلف به‌ویژه در بازار سنگ‌آهن از آن به نفع خود استفاده کند.
دولت چین در تلاش بود که طی چند ماه گذشته اثرات بازی‌های المپیک را در دیدگان تجار بازار سنگ‌آهن بسیار بزرگ جلوه دهد، این در حالی است که با نگاهی عمیقتر و کارشناسانه تر در می‌یابیم که تبعات بازی‌های المپیک تنها یکی از دلایل رکود و نزول قیمت سنگ‌آهن در ماه‌های اخیر بوده است که بارها در مقالات قبل به تفصیل بیان شدند و حال که بازی‌های المپیک به اتمام رسیده است، می‌بینیم که نه تنها بازار جهانی سنگ‌آهن فعال نشده، حتی قیمت‌های جهانی بازار Spot سنگ‌آهن بعد از اتمام بازی‌های المپیک تا حدود 10 الی 15 دلار دیگر افت داشته است زیرا به گفته بسیاری از کارشناسان این حوزه، در کنار اثرات منفی بازی‌های المپیک که منجر به تعطیلی تعداد زیادی از کارخانجات شمالی چین شد و از تبعات آن کاهش تقاضا برای خرید سنگ‌آهن است، عوامل مهم دیگری نیز وجود دارند که حال در غیاب بازی‌های المپیک بیش از پیش نمایان شده اند.
بر اساس گزارش نقل شده از وزارت صنایع دولت چین، این کشور از سال 2006 در صدد کنترل خروجی فولاد بوده است و با اجرای برنامه‌ریزی‌های دقیق طی سال‌های گذشته سرانجام توانست در نیمه اول سال 2008 به این مهم نایل شود زیرا طی این سال‌ها رشد صادرات فولاد چین به صورت سرسام آوری بالا رفته بود، البته ناگفته نماند که تقاضای رو به رشد جهانی نیز از مهم‌ترین این عوامل بوده اند.
آمار و ارقام‌های حوزه صنعت فولاد نشان می‌دهد که طی چند ماه اخیر قیمت جهانی فولاد روندی رو به کاهش داشته است و موید این مطلب، کاهش چشمگیر قیمت‌های کلیه مقاطع فولادی از طرف غول‌های این صنعت نظیر Baosteel چین، Nipponsteel ژاپن و Posco کره جنوبی در سه ماهه چهارم سال 2008 میلادی بوده است.
هم‌اکنون با گذشت زمان و روشن شدن بسیاری از معادلات، تجار حوزه سنگ‌آهن(Spot محموله‌های کوچک) در حال رسیدن به این نتیجه هستند که یکی از مهم‌ترین پارامترهایی که می‌تواند بازار Spot سنگ‌آهن را از این رکود خارج سازد، رونق بازار فولاد می‌باشد و هم‌اکنون بازار فولاد به‌عنوان یک عنصر کلیدی جهت فعال شدن بازار Spot سنگ‌آهن مطرح است. اما در این میان نباید حجم انبوه سنگ‌آهن در بنادر چین، افزایش تمایل بیش از پیش غول‌های معدنی دنیاBHP، Rio و Vale به افزایش 10 الی 15‌درصدی تولید خود در سال میلادی جاری، افزایش سرسام آور تولید داخلی سنگ‌آهن چین (به‌واسطه سرمایه‌گذاری کلان دولت چین و هدفمند کردن معادن از سال 2005) و… را نادیده گرفت، زیرا برآیند حاصل از این عوامل تنها یک نتیجه دارد و آن هم شائبه مواجه شدن صنعت فولاد چین با سنگ‌آهن مازاد است که صد البته خبر خوشی برای تجار در حوزه Spot نخواهد بود.
بسیاری از تحلیلگران حوزه سنگ‌آهن چین بر این باورند که هنوز بازار Spot سنگ‌آهن به نقطه کف نرسیده است و این احتمال وجود دارد که شاهد افت قیمت‌های سنگ‌آهن در ماه سپتامبر نیز باشیم؛ چراکه هندوستان که بزرگ‌ترین تامین‌کننده حوزه Spot سنگ‌آهن دنیا می‌باشد و قطعا به‌عنوان سنگ محک بازار Spot سنگ‌آهن در این وادی شناخته شده است، در هفته گذشته مجبور به تمکین از فشارهای وارده بر حوزه Spot شد به نحوی که سنگ‌آهن عیار 5/63‌ درصد (Reject) هندوستان با رقمی حدود 10‌دلار کاهش تا 140‌دلار بر تن (CFR) کاهش پیدا کرده که خود مبین ادامه روند کاهش قیمت در این حوزه می‌باشد. این در حالی است که تجار چینی تمایل چندانی برای خرید چنین شرایطی نیز از خود نشان نمی‌دهند و به انتظار افت بیشتر موضعی انفعالی اتخاذ نموده اند. از طرفی دیگر، کاهش چشمگیر کرایه حمل از بنادر هندوستان به چین تا حد 22‌ دلار بر تن (کرایه حمل از هندوستان به چین در ماه‌های August و June به ترتیب با کاهشی معادل 8/6درصد و 50‌درصد روبه‌رو شده است) مهر تاییدی است بر روند نزولی بازار سنگ‌آهن در حوزه .

بر اساس تحلیل جامعی که سایت My Steel از 100 بنگاه اقتصادی سنگ‌آهن و 16 کارخانه مهم فولادی چین انجام داده است 54‌درصد آنها معتقدند که قیمت سنگ‌آهن در ماه سپتامبر کاهش خواهد یافت، 27‌ درصد معتقد به پایداری بازارو 19‌درصد معتقد به ابهام در آینده بازار سنگ‌آهن هستند ولی هیچ بخشی پیش‌بینی افزایش قیمت در این بازار را نداشته است. تحلیلگران نامشخص بودن وضعیت بازار فولاد را در سه ماهه چهارم سال میلادی یکی از دلایل مهم افت بازار سنگ‌آهن در ماه‌های اخیر می‌دانند.برای محصولاتی که عرضه جهانی و فرامنطقه‌ای دارند همواره شاهد افزایش یا کاهش قیمت، رکود بازار و ….. هستیم زیرا عواملی که بر قیمت و شرایط بازار آن محصول حاکمند فرامنطقه‌ای می‌باشند. اما آنچه بسیار مهم است این است که در خلال این تغییر و تحولات، تجار و دولت‌ها و ….. بتوانند نقاط ضعف و قوت خود را یافته و ازاین دوران بحران و گذار بتوانند حداکثر استفاده را کرده و جایگاه خود و محصولات خود را که می‌خواهند به طور فرامنطقه‌ای عرضه کنند، حفظ و تثبیت نمایند.با نگاهی به سنگ‌آهن ایران در می‌یابیم که از زمان صادرات این محصول در ایران عمر چندانی نمی‌گذرد و اوج صادرات سنگ‌آهن ایران در طی سال‌های 2005، 2006 و 2007 و سه ماه اول سال 2008 بوده است و پیش از سال 2005 کمتر کسی در ایران با صادرات سنگ‌آهن آشنا بوده، اما به واسطه رشد سرسام آور حوزه فولاد چین در طی این سال‌ها و تقاضای بیش از پیش برای سنگ‌آهن کم کم زمزمه‌های خرید سنگ‌آهن از طرف تجار چینی به‌وجود آمد و از میانه‌های سال 2005 صادرات سنگ‌آهن در ایران قوت گرفت و در سال 2006 و 2007 به اوج خود رسید به‌طوری ‌که افزایش 130 درصدی قیمت سنگ‌آهن طی سال‌های 2006 و 2007 باعث ورود سرمایه‌های کلان بخش خصوصی در این حوزه شد، اما متاسفانه به‌دلیل نبود یک اتحادیه منسجم و عدم برنامه‌ریزی بخش دولتی در این حوزه و نگاه یک جانبه سود گرایی و نداشتن یک دید بلند مدت، لطمات جبران ناپذیری به سنگ‌آهن ایران در طی این سال‌ها وارد شد زیرا به علت تقاضای روزافزون در طی سال‌های 2006 و 2007 خریداران، هر نوع سنگ‌آهن چه عیار بالا، چه عیار پایین و در تناژهای متفاوت را خریداری می‌کردند و به همین دلیل برخی از صادرکنندگان در پی حفظ کیفیت کالا و معرفی سنگ‌آهن ایران به آنچه در خور و شایسته آن است نبودند و حتی در بسیاری از موارد به‌دلیل نبود یک اتحادیه، شاهد قیمت‌های صادراتی با اختلاف‌های بسیار فاحش در بین صادرکنندگان بودیم و آن به این دلیل بود که برخی افراد نا متخصص که صرفا به ‌دلیل داشتن سرمایه به این بازار وارد شده بودند و با دید کوتاه مدت و صرف سود آوری به این بازار نگاه می‌کردند، با ارائه قیمت‌های ناکارشناسانه، سنگ‌آهن ایران را با ارزشی به مراتب کمتر به فروش می‌رساندند. این در حالی است که این مدت زمان سه ساله زمان بسیار مناسبی بود که شرکت‌های بخش خصوصی بتوانند با تشکیل یک اتحادیه، سنگ‌آهن ایران را به عنوان یک Brand به بازارهای جهانی عرضه کنند و یا حتی بخش دولتی با هدفمند کردن این سرمایه‌گذاری‌ها چه در بخش صادرات و چه در بخش معدن بتوانند ازاین دوران طلایی استفاده کنند، اما متاسفانه چنین امری محقق نشد و نه تنها بخش خصوصی به‌دلیل نگاه کوتاه مدت و سود نگری نتوانست سنگ‌آهن ایران را به‌عنوان یک Brand معرفی کند حتی بخش دولتی نیز به‌دنبال هدفمند کردن و یکسو کردن این نقدینگی زیاد در این بخش بر نیامد. بر هیچ کس پوشیده نیست که صادرات مواد خام معدنی کشور به خودی خود ارزش محسوب نمی‌شود و همواره باید تلاش کرد تا بتوان با تکنولوژی برتر و به‌وجود آمدن زیرساختی مناسب راه را برای استفاده مواد معدنی خام در کارخانجات داخلی فراهم کرد. حال به حوزه سنگ‌آهن ایران می‌رسیم. به گفته آقای مهندس سید احمد مشکانی از کارشناسان سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی، کشور ایران از لحاظ منابع سنگ‌آهن غنی بوده و حتی عیار سنگ‌آهن ایران در حد مطلوبی است. ایشان خاطر نشان کردند که نوع ساختار سنگ‌آهن ایران از نظر ذخیره به‌صورت ماگمایی و اسکارتی و رسوبی آتشفشانی بوده که در مقایسه با ذخایر جهانی که بیشتر به‌صورت رسوبی می‌باشند از عیار به مراتب بالاتری 55-62 درصد نسبت به نوع جهانی خود برخوردار است. همچنین ایشان به مزیت موقعیت جغرافیایی کشور ایران و دسترسی ایران به آب‌های آزاد برای صادرات سنگ‌آهن از پایانه‌های جنوبی کشور نظیر بندرعباس اشاره کردند که در مقام مقایسه با کشور برزیل و کشورهای آفریقایی دیده می‌شود که به لحاظ کرایه حمل از موقعیت به مراتب بهتری سود می‌جوید. ایشان عدم کار کارشناسانه با یک دید بلند مدت جهت اکتشاف، بهینه سازی در استخراج و بهره‌برداری را یکی از نقایص سنگ‌آهن ایران برشمردند و خاطر نشان کردند که به‌دلیل افزایش قیمت سنگ‌آهن در طی سال‌های 2006و 2007 و هجوم خیل عظیمی از سرمایه‌گذاران بخش خصوصی به بخش معدن، پتانسیل‌های نهفته‌ای که در بخش معدن وجود داشت نمایان شد و به همگان ثابت شد که ایران ذخایر سنگ‌آهن زیادی دارد که تا به آن زمان مورد اکتشاف، بهره‌برداری و فرآوری با یک دید بلندمدت قرار نگرفته بود. ایشان در یک جمع بندی کلی، نقش دولت را نسبت به بخش خصوصی بسیار پررنگ‌تر توصیف کردند و اذعان داشتند که دولت می‌تواند پتانسیل‌های موجود در بخش خصوصی را در راستای توسعه زیرساخت‌های صنعت سنگ‌آهن ایران فعال کند.اما وقتی نگاهی به وضعیت فولاد کشور از یکسو و معادن خصوصی و دولتی و پتانسیل‌های موجود در این بخش از سوی دیگر می‌اندازیم، در می‌یابیم که ما با مازاد سنگ‌آهن در کشور مواجهیم و واردات فولاد در حجم وسیعی به کشور، خود موید این مطلب است. از طرفی فعالیت‌های دولت در حوزه فولاد نشان‌دهنده آن است که طی سند چشم‌انداز در حال وابستگی هر چه کمتر به واردات فولاد می‌باشیم اما تا محقق شدن این امر نیاز به زمان جهت به‌وجود آمدن زیرساخت‌های مناسب در صنعت فولاد است لذا با ایجاد بستر مناسب در هدایت سرمایه‌های بخش خصوصی به معادن و نظارت دقیق بر آنها به‌صورت حاکمیتی و واگذاری معادن به بخش خصوصی متخصص و حمایت همه جانبه، همچنین ایجاد زیر ساخت‌های حمل‌ونقل، توسعه منابع و ظرفیت‌های بندری (در حال حاضر تنها یک اسکله جهت بارگیری تخصصی سنگ‌آهن در ایران وجود دارد که آن هم اسکله Barco یا همان اسکله فولاد است و صادرکنندگانی که ازاین اسکله صادرات سنگ‌آهن انجام داده‌اند قطعا کمبودها و کاستی‌های این اسکله را می‌دانند) می‌توان با صادرات سنگ‌آهن تا رسیدن به خود کفایی در بخش فولاد و عدم نیاز به صادرات سنگ‌آهن، به این حوزه به دید یک حوزه سود آور و ارزآور برای کشور نگاه کرد. اما همانطور که گفته شد متاسفانه در طی سال‌های اوج بازار سنگ‌آهن نتوانستیم به این هدفمندی برسیم و سنگ‌آهن ایران را به بازار جهانی معرفی نماییم و حال که بازار از حالت اوج و احساسی خود خارج شده و در حال رسیدن به ثبات و قیمت‌های واقعی خود است، می‌بینیم که تجار و صادرکنندگان ایرانی و افرادی که صادرات سنگ‌آهن کار حرفه‌ای آنها بوده و فقط به واسطه روزهای خوش وارد این بازار نشده‌اند متحمل بیشترین فشار و خسارت خواهند شد زیرا به‌دلیل فقدان اتحادیه و عدم استطاعت صادرکنندگان در انعقاد قراردادهای بلند مدت حتی 3 ماهه، مجبور به پذیرش فشار، حتی فشارهای غیر معقول از طرف تجار چینی خواهند بود و از هم اکنون زمزمه خرید سنگ‌آهن ایران با قیمتی به مراتب بسیار پایین تر، با یک عیار یکسان زیر سنگ‌آهن هندوستان به گوش می‌رسد و یا حتی در آینده، احتمال حضور شرکت بازرسی CCIC چین بجای شرکت SGS ایران و اعمال فشارهای هر چه بیشتر به صادرکنندگان سنگ‌آهن ایران دور از ذهن نمی‌باشد.
تمامی این فشارها به‌دلیل نگرش سودآوری مقطعی در بازار سنگ‌آهن ایران بوده است که اگر این روند همچنان ادامه داشته باشد در آینده نه چندان دور سنگ‌آهن ایران جایگاهی در عرصه بین المللی نخواهد داشت.در حال حاضر و با رکود هر چه بیشتر بازار Spot و همچنین هزینه‌های فزاینده داخلی نظیر حمل‌ونقل، بندری، انبارداری و خدمات به نظر می‌رسد که جهت سودآوری در این بخش در حوزه صادرات باید زیرساخت‌های معادن خصوصی را تقویت کرد و با برنامه‌ریزی هدفمند از طرف دولت و حمایت همه جانبه به‌صورت حاکمیتی و همچنین واگذاری معادن به بخش خصوصی کار آمد و با تجربه، بتوان در میان مدت به‌دنبال سود و ارزآوری بلند مدت بود.
(برگرفته از روزنامه دنیای اقتصاد مورخ 1387/06/18)

Copy Protected by Chetan's WP-Copyprotect.